انصاریان یا چوب دو سر طلا!!!

حکایت داش علی آقا انصاریان شده همون حکایت چوب دو سر طلای معروف! نه استقلال می خوادش نه لنگی ها ! آخر عاقبت تعصب از نوع لنگی همین میشه دیگه! کورکورانه و حسینقلی خانی طرفدار لنگ بودن آخرش میشه علی دنبه و علی انصاریان! زرنگشون بهروز بی کله بود که رفت پاس! ... خدا یه عمری بده که ببینیم علی دایی چی از کار در میاد ... اگه قبول ندارین یه نگاه به متعصب ترین  لنگی ها بندازین :
۱- علی دنبه
۲- علی انصاریان
۳- بهروز رهبری فر
۴- فرشاد پیوس
۵- مجتبی محرمی!
۶- مهدی هاشمی نسب
۷- هادی مهدوی کیا
۸-بهنام ابوالقاسم پور
۹- داونه! (داوود فنایی)
...

و خیلی های دیگه که معلوم نیست کدوم سوراخی قایم شدند ... آهان ...  احمدرضا عابدزاده رو بگو ... ناچ ناچ ناچ!!! ... بدبخت تا جون داشت ازش مثل قاطر کار کشیدند و وقتی از پا افتاد فرستادنش پی نخود سیاه...الان هم که بهشون میگی میگن کار پروین بوده و ماها آخر معرفتیم! ولی من بهتون میگم همتون سروته یه کرباسین!!! ... همین انصاریان بدبخت که تا دیروز اسطوره معرفت و تعصب و از این صحبتها بود امروز شده سمبل خیانت! این هم مدرک از سایت لنگیها:

 

من اگه جای این یارو بودم دور فوتبال رو قلم می گرفتم!
علی آقای انصاریان! ببین برای کیا از جون مایه گذاشتی؟ ببین سنگ کیا رو به سینه زدی؟ ببین  جوونیت رو برای کیا حرووم کردی؟ البته خودت هم مقصری! خیلی هم مقصری داداش!
روزی که مهدی اومد اس اس تو همین کارو باهاش کردی! تو هم اونو خائن دونستی! چرا؟ چون دلش نمی خواست دیگه بازیچه این جماعت لنگ زده باشه؟ چون می خواست آقا باشه؟ چون می خواست توی تیمی بازی کنه که معرفت سرشون بشه؟! ... از قدیم گفتند: خود کرده را تدبیر نیست! تو خودت خواستی که اینطور بشه!