استقلال قهرمان

صحبت های خودمونی درباره تیم محبوبم: استقلال

استقلال قهرمان

صحبت های خودمونی درباره تیم محبوبم: استقلال

مرده پرست!!!

تقدیم به همه ایرانیان عزیز خصوصا جامعه همیشه در صحنه مطبوعات ! :
 
در حیرتم از مرام این مردم پست
         این طایفه زنده کش مرده پرست
تا هست به ذلت بکشندش ز جفا
       تا رفت به عزت ببرندش سر دست!


 

این شعر شامل حال همه ما ایرانیا میشه و استثناء هم نداره!!!

آفت بزرگ فوتبال ما ...

من نمی دونم شماها چی فکر می کنید اما به نظر من یکی از بزرگترین مشکلات فوتبال ما ( البته بعد از ضعف اساسی در کار گروهی!) همین مطبوعات بی مایه و کم حوصله هستند! به قول معروف با یه غوره سردیشون میکنه و با یه مویز گرمی! هیچ چیزی هم بارشون نیستا اما هی زر می زنن! اونهم زر مفت! تا دیروز که گیر داده بودند به این برانکوی ننه مرده که چی؟ اخ ...جیزه ... پی پیه! ... و باید بندازیمش بیرون و از این حرفها ...بعدش نوبت علی دایی بیچاره شد که همین بلا سرش بیاد و اصلا هم مهم نیست که چقدر زحمت کشیده و عرق ریخته! ... چون به مزاق آقایون خوش نیومده باید بزنه به چاک! ...بعدش علی کریمی و وحید هاشمیان و زندی و حالا هم نوبت امیر قلعه نوعیه که آبروش حراج بشه! ...بابا یه فرصت بهش بدین تا ببینیم چند مرده حلاجه! ...خم رنگرزی که نیست ! ...

اما خودمونیما! بی خود نیست که به ما ایرانیا میگن ملت نخبه کش مرده پرست!  ... هستیم دیگه! مگه نه؟!

وقتی تعصب تمام شد !

 

 

 

روزی که به پرسپولیس آمد، می‌گفت از بچگی عاشق این تیم بوده و پیراهنش را با هیچ چیز عوض نمی‌کند؛ اما طولی نکشید که همه چیز جایش را به پول داد.

این موضوع البته میان بازیکنان استقلال نیز دیده می‌شود. آنهایی که قبل از آمدن به این تیم به رنگ قرمز گرایش داشتند؛ اما علاقه آنها به یکباره تغییر داد و یک شب عاشق استقلال شدند. بازیکنان این دو تیم با به برکار بردن کلماتی نظیر تعصب به تیم، علاقه‌شان را به پیراهنی که پوشیده‌اند و نه آن چیزی که دلشان می‌گذرد نشان می‌دادند. از علی انصاریان گرفته که خود را سمبل تعصب می‌دانست تا دیگرانی که یا برای مسائل مالی یا به دلیل لجبازی تغییر رنگ دادند.
سرشان در بازی و در حالیکه به هوا پریده بودند تا به توپ ضربه بزنند، می‌شکست؛ ولی آنرا به حساب تعصب می‌گذاشتند. بازیکن حریف را بدون توپ می‌زدند و خود را متعصب می‌نامیدند. شیشه رختکن را می‌شکستند و اسم خودشان را متعصب می‌گذاشتند.
آنها معنای کلمه تعصب را نمی‌دانستند. فکر می‌کردند هر چقدر تعداد بخیه‌های روی صورتشان بیشتر باشد، متعصب‌تر هستند؛ بی‌توجه به اینکه با نوع بازی خود، تیم خود را دچار مشکل می‌کردند. از اینکه به آنها لقب "یاغی" می‌دادند، لذت می‌بردند؛ اما این بازیکنان به تیم تعصب نداشتند.
آنها به یک نفر خاص علاقه داشتند و سعی می‌کردند یک نفر را یک تیم بنامند؛ اما یک تغییر کافی بود تا عشق و علاقه رنگ ببازد و جای خود را به مسائل دیگر دهد. آنهایی که دم از تعصب می‌زدند همه چیز را به پول فروختند و جالب اینکه باز هم ادعا می کردند به تیم جدیدشان تعصب دارند. آنها اگر حرف از تعصب نمی‌زدند و تغییر رنگ می‌دادند، هیچ کس خرده نمی‌گرفت؛ ولی ظاهراً تصور می‌کردند، هنوز دهه 40 است و لوطی‌گری و حرف‌هایی نظیر این طرفدار دارد. در حالیکه این روزها همه چیز عوض شده، این افراد سعی می‌کردند حرف‌های قشنگ بزنند؛ اما مشکل آنها این بود که در عمل آنچه که می‌گفتند را نقض می‌کردند. می‌گفتند پیراهن تیمشان را با میلیاردها تومان پول عوض نمی‌کنند؛ اما وقتی شرایط تغییر کرد، به راحتی به تیم رقیب رفتند. شرایطی که امروز در دو باشگاه پرسپولیس و استقلال بوجود آمده، کار را برای این بازیکنان به ظاهر متعصب راحت‌تر کرده است.
جنگ زرگری میان پرسپولیس‌ها و استقلالی‌ها سبب شده تا مسئولان این دو تیم به سراغ بازیکن تیم رقیب بروند؛ نکته جالب اینکه مسئولان دو تیم می‌نشینند و به قول خودشان تفاهم‌نامه امضا می‌کنند که از رقیب بازیکن نگیرند. بعد هم تفاهم‌نامه را نقض می‌کنند. پرسپولیس سراغ نیکبخت واحدی می‌رود و استقلال برای پاسخ به این حرکت انصاریان را جذب می‌کند. پرسپولیس‌ها با جباری مذاکره می‌کنند و استقلال علیزاده را به این تیم می‌آورد. این موارد در حالی اتفاق می‌افتد که آنها بر طبل تعصب می‌کوبند و همچنان خودشان را متعصب می‌نامند؛ غافل از اینکه تعصب دیگر مرد و جای خود را به پول داد.
در حالیکه قراردادهای 300 و 400 میلیون تومانی در فوتبال ایران بسته می‌شود، عده‌ای قصد دارند همچنان خود را متعصب معرفی کنند. این افراد تفاوت تعهد و تعصب را نمی‌دانند. یک بازیکن زمانیکه با یک باشگاه قرارداد می‌بندد، به آن تیم متعهد می‌شود و تعهد دارد که خوب بازی کند. برای تیمش مثمرثمر باشد و عملکرد مطلوبی داشته باشد؛ اما این بازیکنان به بهانه اینکه به باشگاه تعصب دارند، تعهد را فراموش می‌کنند و هر کاری که می‌خواهند انجام می‌دهند.
این روزها دیگر صحبت بازیکنان در خصوص تعصب، باورکردنی نیست. هیچ کس باور نمی‌کند یک بازیکن بخاطر تعصب به پرسپولیس و استقلال برود. امروز تعصب جای خود را به پول داده و البته طبیعی هم است که پول بیش از تعصب خریدار داشته باشد. بازیکنان به ظاهر متعصب کاری می‌کردند که دیگر کسی این واژه را باور نمی‌کند. مگر انصاریان به استقلال نرفت و رهبری فرد علیه پرسپولیس موضع نگرفت؟ مگر هاشمی نسب یک شبه استقلالی نشد؟ مگر مؤمن‌زاده در یکقدمی پرسپولیس به استقلال نرفت؟ مگر علیزاده نمی‌گفت پرسپولیس را با میلیون‌ها تومان پول عوض نمی‌کند؟ مگر ستار همدانی نمی‌گفت که پرسپولیسی است؛ اما به استقلال رفت؟
تعصب دیگر امروز رنگ و بویی ندارند. تعصب دیگر امروز خریداری ندارد. تعصب دیگر مرده است

 

 

 

به نقل از خبرگزاری فارس

فوتبال زیبای ایرانی!!!

بهتون بر نخوره ها! ما ایرانی جماعت، پرروترین مردم دنیا هستیم!   بی تعارف ، سنگ پای قزوین رو از رو بردیم! 

البته یادمون نره! کشوری که بهترین تماشاچیای دنیا! فهیم ترین مردم دنیا! با سواد ترین مردم دنیا! در صحنه ترین مردم دنیا! شجاع ترین مردم دنیا! متدین ترین مردم دنیا! بهترین حکومت دنیا! مهربانترین انسانهای روی زمین! امن ترین مملکت! بهترین اقتصاد دنیا! زیرک ترین سیاسیون دنیا! بلند ترین گردنه دنیا! بزرگترین خرس دنیا! بزرگترین مداد رنگی دنیا! بزرگترین ماموت دنیا و ..... خلاصه ... چیز ترین چیز دنیا رو داره باید هم فوتبالش زیبا باشه! ...

صد حیف که تیتر بالا نقل قول از کسی شده که خیلی دوستش دارم وگرنه ممکن بود بنویسم : خرترین مربی دنیا هم ایرانیه!!!